خبرآنلاین
انتقاد روزنامه اصولگرا:عموپورنگ را چرا کنار گذاشتید؟/او می توانست از ایران برود/برنامه اش در اینستاگرام از همه برنامه های کودک تلویزیون پرمخاطب تر است

روزنامه فرهیختگان نوشت:بعضی آدمها کار خودشان را میکنند. قائلند به رسالتی که برای خودشان تعریف کردهاند و این رسالت را همهجا همراه خود دارند؛ در هر شغلی، در هر جایگاهی و در هر لباسی.یکی از آنها داریوش فرضیایی است یا همان عموپورنگی که میلیونها کودک در ایران با تماشای برنامههای او قد کشیدهاند، شادی را با او تجربه کردهاند، ابراز وجود و ابراز احساسات را با او مزه کردهاند و آداب و سنن و رفتارهای پسندیده و ارزشهای اجتماعی را با او فهمیدهاند.
از 1376 که نخستین تجربه حضور او در تلویزیون بود تا امروز، هزاران ساعت برنامه زنده یا ضبطشده از او درتلویزیون، پلتفرمها و فضای مجازی منتشر شده و بسیاری از کودکان اوقات فراغت خود را پای برنامه او گذراندهاند. او و عمو فیتیلهایها، حق و سهم بزرگی بر گردن کودکان ایران در دو سه دهه اخیر دارند درست مثل مجید قناد و دیگر همکارانش و دیگر عزیزانی که پیش از اینها وقت، استعداد و هنر خود را برای سرگرم کردن کودکان و نوجوانان صرف کردند.
داریوش فرضیایی کمحاشیه و محترم بود و ماند و مسلما خواهد ماند. در تمام این سالها کوشید تا از هر گونه ورود به حواشی خودداری کند. از سیاست دور ماند که در صداوسیمای ایران نکته عجیبی است. از هرگونه حاشیه سیاسی یا اخلاقی فاصله گرفت و همواره دوست خوب کودکان سرزمین باقی ماند.
داریوش فرضیایی چه در سالهایی که نامبروان تلویزیون بود و برنامه زنده روزانه داشت، چه در روزهایی که برنامه زندهاش را لغو کردند تا برنامه ضبطشدهاش به نمایش گذاشته شود و چه در روزهایی که دیگر در تلویزیون برای او جایی باقی نماند، مشی اخلاقی خود را تغییر نداد. او آدم رفتن به برنامههای عجیبوغریب با پشتپردههای عجیبوغریب نبود. هر جا رفت، در هر رسانهای که به دستش رسید کار کودک کرد و کارش هم نه اقتصادی که فرهنگی بود.
او کوشید تا نمونه خوبی باشد از آنچه باید به کودکان این سرزمین آموزش داد. شادی، موسیقی، خنده، حال خوب و اخلاق. تلاش کرد تا به کودکان ایران هنر زندگی را بیاموزد و این دقیقا همان رسالتی است که رسانههای جمعی دارند. هیچوقت برای خودش شأنی از این لحاظ قائل نشد که مثلا من برای خودم کسی شدهام و دیگر نباید «اردک تکتک، تکتک اردک» بخوانم. او با وجود آنکه دیگر جوان 20 سال قبل نیست و حالا 50 سال دارد، هنوز هم آماده است تا اگر کودکی دید برایش شعری بخواند و او را بخنداند. همین چند روز پیش بود که جایی ویدئوی ضبطشدهای دیدم از او که روی سنی ایستاده و مادران و پدران و کودکان در کنار هم دارند با او همان شعر کودکانهاش را همخوانی میکنند. نمای کاملی از خانوادهای که همه اعضای آن مشتریان پروپاقرص بساط عموپورنگ بوده و هستند.